مدرسه رفتن زورکی


من وخدا


طنز:وقتی یک دختر رو بزور می فرستند مدرسه +عکس

عجب کارایی می کنن (به خدا...

 

 

بعضی وقتها آدم هر چقدر هم که لجباز باشه بزور مجبور میشه کاری رو که دوست نداره انجام بده. مثل رفتن به مدرسه... 


خوب در همچین مواردی آدم دچار عقده های سر کوفته میشه و بالاخره این عقده هایک جایی خودشونو بروز میدن دیگه...


البته این اعمال چنین عواقبی هم در پی دارند...


خوب ادب کردن بچه های بی ادب جزو واجبات است!


از اونجا که ما موجود تادیب پذیری بودیم تا چند سالی ادب شدیم که از تمامی دست اندر کاران این امر خطیر کمال تشکر را داریم. 

اما با ورود به دبیرستان هر چه این اساتید محترم رشته بودند پنبه شد و نامه اعمال ما با یک سری موارد رنگین تر شد...

ـ تفریح سالم در کوچکترین فرصت حاصله



ـ تفریح با ناظمین زحمتکش مدرسه


ـ اظهار محبت و دوستی به بعضی از عابرین محترمی که شانس عبور از زیر پنجره کلاس ما رو داشتند!


خوب بعد از این همه ماجرا آدم باید یک فکری هم واسه شب امتحانش بکنه دیگه... نه؟


 اما بعضی وقتها هر چقدر هم که زرنگ باشی تمهیداتت با شکست روبرو میشند و باید به فکر چاره افتاد... ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است... 


خلاصه اینکه تادیب و تنبیه و تمهید روی بعضی از موجودات دو پا اثر نداره. خوب ما هم یکی از اوناییم



 



نظرات شما عزیزان:

N
ساعت7:43---13 مهر 1389
ولی خیلی قشنگ بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





| 13 مهر 1389برچسب:,| 20:45 | نسیبه |